زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

پادشاه خاتون

پادْشاهْ خاتون‌، صفوةالدنیا والدین‌ (645- مق‍ 694 ق‌ / 1247-1295م‌)، هفتمین‌ حكمران‌ قراختایی‌ كرمان‌، دختر قطب‌الدین‌ محمد و قتلغ‌ تركان‌ خاتون‌. 
از زندگی‌ او پیش‌ از فعالیت‌ سیاسی‌اش‌ اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌. ورود او به‌ صحنۀ حوادث‌ از زمانی‌ آغاز شد كه‌ به‌ ازدواج‌ اباقاخان‌ مغول‌ درآمد. چون‌ میان‌ مادرش‌ قتلغ‌ تركان‌ كه‌ پس‌ از مرگ‌ شوهرش‌ قطب‌الدین‌ زمام‌ امور كرمان‌ را در دست‌ گرفته‌ بود، با سیور غتمش‌ پسر قطب‌الدین‌ اختلاف‌ افتاد، پادشاه‌ خاتون‌ وساطت‌ كرد و سیورغتمش‌ به‌دستور اباقاخان‌ ناچار به‌ عقب‌نشینی‌ شد (حافظ ابرو، 3 / 66- 68). چون‌ اباقاخان‌ درگذشت‌، سیورغتمش‌ با حمایت‌ احمد تكودار به‌ كرمان‌ تسلط یافت‌ و قتلغ‌ تركان‌ با آنكه‌ شریك‌ در حكومت‌ بود، بر اثر آزارهای‌ فرزندخوانده‌، درگذشت‌ و این‌ حادثه‌ خشم‌ پادشاه‌ خاتون‌ را برانگیخت‌. اندكی‌ بعد پادشاه‌ خاتون‌ به‌ ازدواج‌ كیخاتو فرزند خواندۀ اباقاخان‌ درآمد و به‌ آسیای‌ صغیر رفت‌ (همو، 3 / 68 -71؛ صهبا، 35-36، 39). در این‌ وقت‌ سیورغتمش‌ به‌ شهرهای‌ سیرجان‌ و اطراف‌ كه‌ ملك‌ موروث‌ پادشاه‌ خاتون‌ و همواره‌ در تصرف‌ او بود، دست‌ درازی‌ كرد (حافظ ابرو، 3 / 74). در این‌ میان‌، ارغون‌ شاه‌ بمرد و كیخاتو ایلخان‌ شد. پادشاه‌ خاتون‌ كه‌ اینك‌ قدرتی‌ نو یافته‌ بود، بی‌درنگ‌ به‌ كرمان‌ آمد و سیورغتمش‌ را گرفت‌، و پس‌ از ماجراهایی‌ سرانجام‌ در 693ق‌ / 1294م‌ او را كشت‌ (همو، 3 / 79-81؛ صهبا، 36؛ همت‌ كرمانی‌، 89؛ باستانی‌، 59) و خود در حكومت‌ كرمان‌ مستقل‌ شد. آن‌گاه‌ به‌ بسط قدرت‌ و قلمرو پرداخت‌ (همو، 61). 
اندكی‌ بعد كیخاتوخان‌ كشته‌ شد و كار بر پادشاه‌ خاتون‌ چنان‌ تنگ‌ آمد كه‌ در برابر یورش‌ كردوچین‌ همسر سیورغتمش‌ تاب‌ مقاومت‌ نیافت‌ و تسلیم‌ شد و چند روز بعد او را در كوشك‌ زر، نزدیك‌ كرمان‌ كشتند (694ق‌ / 1295م‌) و در دیه‌ كوچكی‌ موسوم‌ به‌ مسكین‌ به‌ خاك‌ كردند (حافظ ابرو، 3 / 81-82؛ ناصرالدین‌، 76-77؛ خواندمیر، 3 / 270؛ هدایت‌، 1 / 73؛ اقبال‌، 1 / 407؛ باستانی‌، 62) و پس‌ از آنكه‌ سلطان‌ مظفرالدین‌ محمدشاه‌ حاكم‌ كرمان‌ شد، پیكر او را با عزاداری‌ و احترام‌ بسیار به‌ كرمان‌ بردند و در مدرسه‌ای‌ كه‌ قتلغ‌ تركان‌ خاتون‌ بنا كرده‌ بود، به‌ خاك‌ سپردند (حافظ ابرو، 3 / 82؛ ناصرالدین‌، 77؛ شبانكاره‌ای‌، 203). خواجه‌ نظام‌الدین‌ محمود وزارت‌ كرمان‌ را در عصر حكومت‌ پادشاه‌ خاتون‌ در دست‌ داشت‌ (خواندمیر، 3 / 271). 
پادشاه‌ خاتون‌ مانند مادرش‌ قتلغ‌ تركان‌، به‌ كرمان‌ علاقۀ خاص‌ داشت‌ و به‌ آبادانی‌ آنجا می‌كوشید؛ چنان‌ كه‌ مدارس‌ و مساجدی‌ در این‌ شهر بنا كرد (شبانكاره‌ای‌، 202). وی‌ زنی‌ با ذوق‌ و اهل‌ ادب‌ بود و اشعار بسیاری‌ با تخلص «عفتی‌» سروده‌ كه‌ تاكنون‌ جمع‌آوری‌ نشده‌، و به‌ چاپ‌ نرسیده‌ است‌. بخشی‌ از اشعار وی‌ در پاره‌ای‌ منابع‌ به‌ طور پراكنده‌ مذكور است‌ (اقبال‌، 1 / 407- 408؛ ناصرالدین‌، 70-71؛ همت‌ كرمانی‌، 88). وی‌ خط نسخ‌ را زیبا می‌نوشت‌ و چندین‌ قرآن‌ به‌ خط خود برای‌ برخی‌ از بزرگان‌، از جمله‌ هولاكوخان‌ و دیگر سلاطین‌ مغول‌ نوشته‌ است‌. دست‌نویسهای‌ بسیاری‌ به‌ خط وی‌ دست‌ كم‌ تا سدۀ 8 ق‌ / 14م‌ در كرمان‌ و دیگر شهرهای‌ ایران‌ موجود بوده‌ است‌ (ناصرالدین‌، 70؛ اعلمی‌، 1 / 332؛ مستقیم‌زاده‌، 145). پادشاه‌ خاتون‌ علاوه‌ بر خوش‌نویسی‌، در فن‌ عروض‌ و لغت‌ نیز مهارت‌ داشت‌. او به‌ اهل‌ ادب‌ و اندیشه‌ احترام‌ می‌گذاشت‌ و دربارش‌ محفل‌ و مجمع‌ ادیبان‌ و اندیشمندانی‌ بود كه‌ همگی‌ مستمری‌ نیز می‌گرفتند (شبانكاره‌ای‌، همانجا؛ صهبا، 37- 38؛ همت‌ كرمانی‌، همانجا). 

مآخذ

اعلمی‌ حایری‌، محمدحسین‌، تراجم‌ اعلام‌ النساء، بیروت‌، 1407ق‌ / 1987م‌؛ اقبال‌ آشتیانی‌، عباس‌، تاریخ‌ مفصل‌ ایران‌، از استیلای‌ مغول‌ تا اعلان‌ مشروطیت‌، تهران‌، 1341ش‌؛ باستانی‌پاریزی‌، محمدابراهیم‌، مقدمه‌ بر تاریخ‌ شاهی‌، تهران‌، 1355ش‌؛ حافظ ابرو، عبدالله‌، جغرافیا، به‌ كوشش‌ صادق‌ سجادی‌، تهران‌، 1378ش‌؛ خواندمیر، غیاث‌الدین‌، حبیب‌ السیر، به‌ كوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، 1333ش‌؛ شبانكاره‌ای‌، محمد، مجمع‌ الانساب‌، به‌ كوشش‌ هاشم‌ محدث‌، تهران‌، 1363ش‌؛ صهبا، جواد، «سی‌ پارۀ قدیمی‌»، یادگار، 1324ش‌، س‌ 1، شم‍ 9؛ مستقیم‌زاده‌، سلیمان‌ سعدالدین‌، تحفۀ خطاطین‌، استانبول‌، 1928م‌؛ ناصرالدین‌ منشی‌ كرمانی‌، سمط العلى للحضرة العلیا، به‌ كوشش‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، 1362ش‌؛ هدایت‌، رضا قلی‌، مجمع‌ الفصحا، به‌ كوشش‌ مظاهر مصفا، تهران‌، 1336ش‌؛ همت‌ كرمانی‌، محمود، تاریخ‌ مفصل‌ كرمان‌، تهران‌، 1370ش‌.

صغرى دودانگه‌

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.